چشمان کاملا باز کاملا بسته محصول سال 1999 از کارگردان فقید استنلی کوبریک می باشد.
ساخت این فیلم حدود سه سال به طول انجامید و بعد از حدود 4 روز بعد از نهایی شدن ویرایش و تکمیل فیلم دار فانی را وداع گفت ، فیلم در تاریخ 16 جولای اکران شد . در زمان نمایش عمومی بردران وارنر قسمت هایی از فیلم برای بردن فیلم به درجه سنی R حذف کردند.
این فیلم سیزدهمین فیلم کوبریک در طی 47 سال فعالیت سینمایی اوست و این فیلم را بهترین فیلم خود معرفی کرده است و می توان گفت شخصی ترین فیلم کوبریک هست.
در این تاپیک بنده هر مدتی یکبار آن را به روز کرده و به ترتیب یا اصطلاحا فریم به فریم نشانه های فیلم را تحلیل می کنیم ، بعد از تکمیل ، اگه بشه به صورت کتابچه یا PDF منتشر می کنیم تا با متن کامل با نام فارسی ساب منتشر بشه.
سعی کردم این موارد رو با جست و جو در سایت های خارجی و انجمن ها و بحث ها و یوتیوب و .. در بیارم که تا حدودی مورد تایید هستن و از خودم هم بهشون اضافه می کنم
پس همینطور که می بیند برای اینکار زحمت کشیده میشه و وقت صرف میشه و امیدوارم موقع بهره گیری از مطالب منبع رو ذکر کنید
در مورد فرق یا انجمن اخوت فراموسنری
فراماسونری جمع کانونهای برادری گستردهای در جهان است. این کانونها ریشههای بسیار کهنی در اروپای غربی دارند. فراماسونری دارای یک سیستم مدیریت فراگیر جهانی نیست و ارتباط میان فراماسونریهای گوناگون تنها توسط خود دو لژ انجام میشود. واژه فراماسونری احتمالاً از freestone mason به معنی بنّای آزاد در انگلیسی و یا franc mason به معنای بنّای فرانسوی در فرانسوی گرفته شده است. کسی که عضو فراماسونری است فراماسون یا ماسون نامیده میشود، و ساختمانی که مرکز فعالیت ماسونهاست لژ نامیده میشود.
فراماسونری در ابتدا جنبشی لیبرال بودهاست که مبتنی بر باز تولید اندیشههای گنوستیک در دوران پس از اصلاحات در اروپا بودهاست.فراماسونها با شعار «برابری، مساوات، برادری» نقش بزرگی در انقلابهای بزرگ معاصر مانند انقلاب امریکا علیه استعمار انگلیس، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب مشروطیت ایران و جنبش انقلابی بر ضد استعمار اسپانیا در امریکای جنوبی داشتهاست.
عقاید لیبرال جنبش فراماسونری باعث واکنشهای مذهبیان و محافظهکاران، گروههای بنیادگرا، مذهبیون بنیادگرا و ملیگرایان شدهاست. همچنین مخالفت با نظام طبقاتی کشیشی مسیحیت، باعث دشمنی کلیسای کاتولیک روم با فراماسونری شدهاست. این گروهها فراماسونری را جنبشی الحادی و شیطانی معرفی میکنند
همچنین اعتقاد برخیها به داستان معبد سلیمان باعث نفرت گروههای ضد یهود از فراماسونری شدهاست. حالت مخفی این جنبش و منشا بریتانیایی آن باعث شدهاست که چنین پنداشته شود که این جنبش ابزار توطئه انگلو-صهیونیست جهانی است. همچنین رژیمهای دیکتاتوری مانند نازیها و کشورهای کمونیستی نیز به سرکوب فراماسونری میپرداختند.
حجم عظیمی از نوشتههای موجود در مورد فراماسونری موجود است که به چهار هزار کتاب و هزاران مقاله میرسد. با این همه بیشترین این نوشتارها به صورت افراطی نگارش شدهاند: یا بی قید و شرط از فراماسونری دفاع میکنند و یا آنها را فرصت طلب و عامل انواع صدمات به جامعه میدانند.
بسیاری از مردم این انجمن رو با دین یا شیطان پرستی برابر میدونن در صورتی که این انجمن به هیچ عنوان هیچ یک از این ها نیست و اعضای آن هر یک دین خود را چه یهودی و مسیحی و مسلمان و ... دارند و طبق نوشته کتاب نماد گمشده اثر دن براون دین باید بتواند این سه مورد را داشته باشد تا به عنوان یک دین حساب شود که فراموسنری فاقد آن هاست و فراماسونری هیچ گاه سعی در اثبات این که یک دین هست ندارد و خود را انجمن اخوت یا برادری صدا میزنند.
سه مورد لازم:
بیمه : منظور بیمه کردن رستگار
ایمان : خداشناسی
تغییر: در شما تغییر ایجاد می کنند و بی اعتقادی رو از شما دور می کنن
معبد سلیمان
اولین معبد باستانی یهود بوده و ادعا شده که در اورشلیم واقع شده و اکنون ویران شدهاست. البته در کاوشهای انجام شده، هنوز اثری از آن به دست نیامده است. عدهای نیز منکر وجود تاریخی معبد در اورشلیم میباشنددر کتاب مقدس عنوان هیکل برای این بنا به کار رفتهاست. بر باور یهودیان، معبد به دستور خدا و توسط سلیمان ساخته شد.
شهر قدیم اورشلیم بعد از خرابی معبد دوم در تاریخ ۶۸ میلای در طی تاریخ و در مسیر ساخت سازها و ویرانیهای متعدد به عمق ۴۰ تا ۷۰ پا در زیر انبوهی خاک و سنگ مدفون شده و امروز فقط قسمت کوچکی از آن شهر قدیمی بر جای مانده است. معبد یا هیکل سلیمان که بروری صخرهٔ مقدس بنا شد در بلندترین نقطهٔ شهر قرار دارد، اما امروزه سطح معبد و قدس القداس با سطح شهر یکسان شده است.
هیکل سلیمان بر روی تپهٔ موریا قرار داشته است. این تپه همان است که هماکنون مسجدالاقصی و قبه الصخره بر روی آن قرار دارند. دربارهٔ موقعیت مکانی دقیق هیکل بر روی تپه، نظرها متفاوت است. هماکنون سه احتمال برای آن وجود دارد که به ترتیب در صحن شمالی، در محل کنونی قبه الصخره و در صحن جنوبی (بین مساجد الاقصی و صخره) هستند.
عدهای منکر وجود چنین پرستشگاهی هستند و از جمله دلایلشان یکی آن است که هرودوت یونانی، پدر تاریخ نویسی، ۱۵۰ سال پس از ویرانی هیکل سلیمان از شهر صور و هیکل اشتارته (عشتورت) دیدن میکند، اما کوچکترین اشارهای به هیکل سلیمان نمیکند.
مسلمانان عقیده دارند حضرت سلیمان کار ساخت آن جا را با کمک دیوان و جنها به پایان رساند. البته در کتاب عهد سلیمان نیز مفصلاً به ساخت هیکل سلیمان توسط دیو اشاره شده است و مذاکرات سلیمان و آنها ذکر شده است.
در برخی احادیث شیعه آمده است که مسجدالاقصی واقعی که در قرآن از آن نام برده شده است نه در روی زمین بلکه در آسمان است. و مسیحیان معتقدند در آخرالزمان و در زمان بازگشت مسیح، اورشلیم جدید از آسمان به زمین میآید.
ستون های بوآز و جاچین
از آغاز شکل گیری تمدن ، همواره ورودی مکان های مقدس و اسرار آمیز با دو ستون محافظت شده است . چه در هنر و چه در معماری ستون های دوقلو نمونه اوليه نمادهائي هستند که نشانگر اهميت معبر يا دروازه ي منتهي به مکاني ناشناخته مي باشند.
در فراماسونری این ستون ها بوآز و جاچین نامیده می شوند که نمایانگر یکی از شناخته شده ترین نماد انجمن های برادری اند و به صورتی برجسته در هنر ، اسناد و ساختمان های ماسونی مطرح می شوند ، ضمن این که از نفوذ ناخواسته ی آن در معماری غیرماسونی هم نمیتوان چشم پوشی کرد . این مقاله به بررسی منشا این نماد کهن و معنای سری آن خواهد پرداخت .
کاربرد ماسونی دو واژه ی جاچین و بوآز از توضیحات (تحریفات) کتاب مقدس انجیل درباره ی معبد سلیمان گرفته شده است . به اعتقاد مسیحیان معمار سازنده ی معبد سلیمان ، هیرام آبیف فردی برجسته در آیین ماسونی بود .
در سفر اول پادشاهان فصل6آیات 1 تا 38 و فصول 7 و 8 که ابعاد ، ساختمان و مشخصات معبد توصیف شده است بخشی وجود دارد که به طور خاص به ذکر خصوصیات ستون های دوقلو ی معبد سلیمان می پردازد .
او به ساختن دو ستون از جنس برنج پرداخت که هر یک به ارتفاع 18 ذراع بودند و ریسمانی به طول 12 ذراع اطراف آنها را در بر گرفته بود .
16 و او دو سر ستون از جنس برنج گداخته ساخت که در بالای ستون ها قرار دهد : ارتفاع هر یک ۵ ذراع بود .
17 و شبکه ای از نقوش شطرنجی و حلقه هایی زنجیروار برای سرستون ها ؛ 7 ذراع برای یکی و 7 ذراع برای دیگری .
18 و او ستون ها را ساخت و دو ردیف گرداگرد شبکه اول را ،با انار سرستون ها را پوشاند و به همین ترتیب برای دیگر سرستون عمل کرد .
19 و طرح سرستون های بالای ستون های ایوان معبد به شکل زنبق بود که به 4 ذراع می رسید .
20 انارهای روی سرستون ها در دویست ردیف به دور آن ها چیده شده بودند.
21 اوستون راست را برپا کرد و آن را جاچین نامید و او ستون چپ را نصب کرد و آن را بوآز نامید .
22 و طرح بالای ستونها از زنبق بود و بدین ترتیب کار ستونها تمام شد .
سِفر اول پادشاهان فصل 7
«واژه ی جاچین که احتمالا در زبان عبری یاکایان تلفظ می شود ، اسمی برگرفته از ریشه ی فعل ست به معنای «اوست که نیرو می دهد و سپس پابرجا و پایدار و راست قامت باقی می ماند . »
واژه ی بوآز (Boaz)همان واژه ی باز (Baaz) است که به معنی قوی ، نیرو ، قدرت ، توانایی ، پناه ، منبع نیرو و دژ می باشد . پیشوندی که در این جا به کار رفته به معنای " به همراه " یا " درون " است و به واژه ، وجهی مصدری می دهد که در عبارت لاتین نظیر
Strengthening Roborando ← Roborando = تقويت مشهود است . واژه ی قبلی به معنای " او بنا خواهد ساخت " یا " راست قامت خواهد ایستاد " نیز از فعل kun به معنای " او راست ایستاد " می آید و شاید به معنای فعال و انرژی زا و نیرو هم باشد . هم چنین بوآز به معنای پایداری و دوام در زمان فعل مجهول است .
بر اساس کتاب morals and dogma اثر آلبرت پایک ، عضو فرقه
آلیس در سرزمین عجایب
آلیس در سرزمین عجایب اثری از لوییس کارول هست که در سال 1865 نوشته است و داستان دختر نجیب زاده ایست (نجیب زاده معنی اسم آلیس است) که به دنبال یک خرگوش میرود و با رفتن به سوراخ خرگوش پا سرزمینی عجیب می گذارد
بعدها لوییس کارول همین داستان را ادامه داد و با نوشتن داستان در آنسوی آینه داستانی را روایت می کند که آلیس سرانجام هویت خود را در سرزمین عجایب یافته، سعی در شکل دادن آن و پیدا کردن جایگاهش در اجتماع دارد.
در "آنسوی آیینه" آلیس با اختیار کامل قدم به شهر آیینه میگذارد تا باز هم با موجودات بیشتری آشنا گردد و تجربه بیندوزد. در این داستان شهر آیینه را قانون شطرنج اداره میکند و آلیس که با ورود به این سرزمین تنها یک مهره سرباز پیاده محسوب میگردد برطبق قانون میتواند تا خانه هشتم پیش رفته و با رسیدن به آنجا تا مقام ملکه ارتقا پیدا کند. در فصول ابتدایی داستان ملکه مهرههای سرخ شطرنج همچون یک معلم راه پیروزی را برای آلیس شرح میدهد.
دو کاراکتر مهم در فیلم بیل و آلیس هستند
بیل یک دکتر هست که تام کروز نقش آن را بازی می کند ، در طول فیلم او هفت مرتبه کارت شناسایی خود را بالا برده و مقداری اسکناس دلاری در دست می گیرد
در زبان انگلیسی هر دلاری که اسکناس یا همان نسخه کاغذی پول باشد را Dollar Bill صدا میزنند
بدین صورت بیل میخواهد جایگاه بالاتری رو نسبت به افراد دیگر نشان دهد و شاید اثبات می کند که هر چیز را می توان با پول خرید
در تصویر زیر به خوبی بیل برتری خود را با دادن پول به راننده تاکسی در جایگاه پایین تری قرار دارد نشان میدهد
بازیگر دوم نیکول کیدمن که تام کروز به صورت واقعی با او ازدواج کرد و البته بعدها جدا می شوند
نیکول کیدمن در اینجا نام آلیس را دارد ، کوبریک در فیلم درخشش همیشه اشاراتی به داستان ها و کارتون های کودکانه داشته که نمونه آن هانسل و گرتل هست ، موقعی که آشپز سیاه پوست هالوران آشپزخانه را به وندی نشون میده و و وندی که متعجب از بزرگی و وسعت اونجاست میگه :"فکر کنم هر دفعه که میام اینجا باید پشت سرم خرده نون بریزم" که اشاره به داستان هانسل و گرتل می کنه و بعد هم زنی که در اتاق 237 هست که از یک زن زیبارو به یک پیرزن زشت که میتونه تشبیهی از جادوگر داستان هانسل و گرتل باشه و قائم شدن دنی در اجاق که در یکی از صحنه های فیلم هست.
داستان دیگه ای که دنی در اوایل فیلم در حال دیدن فیلم "ستاره جاده" یا همون "میگ میگ" خودمون هست و دنی رو داکی صدا می کنن.
در این فیلم هم اشاره کامل واضحی به داستان آلیس نسخه "آن سوی آیینه" دارد و شما می بیند که مرتبا آلیس در حال مست کردن هست و از ورای لیوان مشروب یا به قول همون ایرانی ها گیلاس به طرف مقابل نگاه می کند یا همش چشمان اون به آیینه خیره است و خود را زیبا می کند، در اوایل فیلم این صحبت زیاد شنیده میشود که همه به آلیس می گویند چه زیبا شدی و هلن دختر آن ها شاید ارجاعی به یک افسانه یونانی هلن تروا دارد که زیباترین زن در جهان هست.
در پوستر زیر می توانید ببینید که در حالی که بیل او را می بوسد ، اون به آینه نگاه می کند
شاید او به دنبال زندگی جذاب تر و پرتنش تر می گردد
ابتدایی ترین شات ها و سکانس های ابتدایی فیلم پیچیده ترین قسمت فیلم محسوب میشود ، ان قدر چیزی نهفته هست که اصلا تصوری درستی از اصل قضیه ندارید و هر کس بنا به نظر خودش مفهومی را در میابد ولی توجه داشته باشید که این فیلم صرفا همیشه واقعیت را دنیال نمی کند و این فیلم بر اساس داستانی به اسم داستان رویایی ساخته شده است.
در آغاز فیلم یکی موسیقی از دیمیتری شاستاکوویچ به نام والس 2 را می شنویم که می توان تداعی کننده رویا هم باشد چرا که تا حدودی بسیار دلنشین هست با حذف نام کوبریک و نام فیلم آلیس در یک اتاق قرار دارد که با رنگ های روشن و جذاب تزئئین شده و لباس خود را در میاورد.
به فضای اتاق ماننده پرده ها و راکت تنیس و ... دقت کنید ، در صحنه بعد ما بیل را در همان اتاق میابیم که اینبار وسایل فرق دارد ولی اتاق همان اتاق است شاید یکی از دلایلی وجود رویا همین می باشد ، اینبار زاویه دوربین متفاوت از آن چیزی هست که قبل بود برای همین صحنه بیشتر متفاوت تر به نظر میرسد
در سمت راست قفسه کتاب ها نمایش داده می شود که به دکتر بودن بیل میخورد و میتوان وجود اشیا در اتاق را خوی هر یک از آن ها دانست
نام فیلم eyes wide shut هست که به معنی چشمان کاملا باز و کاملا بسته میباشد
کسانی که با چشمان کاملا باز همه چیز و حقایق را می بینند ولی مانند یک کور هستند یا اینکه عده ای کاملا می بینند و عده ای کاملا کورن ، دقت داشته باشید که کلمه eyes هیچ گاه مشخص نمی کند چند چشم ، فقط چمع آن هاست
صحنه اول آلیس را به گونه ای اینطور میتوان تصور کرد که آلیس هیچ رازی با ما ندارد و کاملا در روشنایی است و در آوردن لباسش هم میتواند استعاره از همین نکته باشد که کاملا صاف و رو راست هست ولی بیل در اتاق تاریکی هست
در اولین شات می توان میتوان دید که آلیس در آینه پیدا نیست و پشتش را به ما کرد پس کارگردان نمیخواسته صورت او را ببینیم ، شاید آلیس را نمادی برای زنان برهنه در آن مجلس عنوان می کند یا اتصالی به آن ها ایجاد می کند
در صحنه اول آلیس پر هست از نشاط ، رنگ تند و روشنایی و نور ، راکی های تنیس و شور جنسی خودش همگی نمایی از خل و خوی آلیس هست
در صورتی که تاریکی و کتاب که میتواند کار کسل کننده یا دارای شور کمتر را نمایش میدهد
در شاتی که نیکول کیدمن یا آلیس قرار دارد شما دو ستون می بینید ، بعد ها با بیشتر شدن نمادهای فراماسون در میباید که این هم می تواند احتمال بزرگی باشد که در واقعا فیلم از دو ستون و یک دروازه کار خود را آغاز می کند و این دو ستون می تواند همان ستون های بوآز و جاچین در معبد سلیمان باشد
پایان بخش اول
گردوآوری و تالیف:
علی یگانه مقدم
استفاده با ذکر منبع بلا مانع است
با تشکر از دوست عزیزم مسعود
JIG
بابت طراحی پوستر